خاطراتی از بلندترین شب سال در موزه سینما

خاطراتی از بلندترین شب سال در موزه سینما


مراسم بلندترین ترین شب سال«یلدا»، با حضور شمسی فضل‌اللهی، فریبا متخصص، محمد جعفر محمدزاده و کیخسرو دهقانی در موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در این مراسم که در محوطه بیرونی موزه سینما برگزار شد، برنامه‌های گوناگونی متناسب با این رسم زیبای کهن با اجرای محمدرضا یزدانپرست در نظر گرفته شده بود.

حافظ؛ همراه همیشگی ایرانیان در خوشی و ناخوشی

شمسی فضل‌اللهی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در ابتدای صحبت‌های خود گفت: در شبی خاطره‌انگیز در باغ زیبای موزه سینما گرد هم جمع شده‌ایم تا بتوانیم در گفت‌‌و‌گوبا یکدیگر، صحبت‌های دلنشینی داشته باشیم. امشب از «یلدا» صحبت می‌کنیم که در لغت به معنای «میلاد‌» است و به آن شب چله هم می‌گویند. «چله بزرگ» از ابتدای شروع زمستان تا ده بهمن را در برمی‌گیرد و پس از آن نیز «چله کوچک» را داریم. اگر صفاتی مانند مهمان نوازی در میان مردم ما وجود دارد، وابسته به گذشتگان ما بوده که در نهایت، امروز به ما منتقل شده است.

وی با برشمردن ویژگی‌های ویژه «حافظ» و دیوان غزلیات او افزود: لازم است تا همه بدانیم که چرا ما ایرانیان، حافظ را شاهد همه روزهای خوب خود می‌دانیم و در بلندترین شب سال، عید نوروز و مناسبت‌های مهم به سراغ او می‌رویم. این بزرگان چنین ثروت با ارزشی را برای همه ما به یادگار گذاشتند.

کیخسرو دهقانی، حافظ خوان و ادبیات پژوه نیز به رسم کهن ایرانیان و به نیت بانوان حاضر در جمع، تفالی به حافظ زد و غزلی از آن را قرائت کرد.

در ادامه این برنامه خاطره انگیز، فضل‌اللهی درباره شب‌ یلدا در دوران کودکی خود خاطرنشان کرد: کودکی من در خانه‌ای پر از صفا و صمیمیت گذشت. من همیشه با دیدن هندوانه سردم می شد و به همین دلیل علاقه‌ای به آن نداشتم. آن زمان رسومی مانند شب یلدا و چهارشنبه‌ سوری در محیط خانوادگی، بسیار زیبا و با شکوه برگزار می‌شد. علاقه اصلی من به شب یلدا به این دلیل بود که ما می‌توانستیم در این شب، با بچه‌های دیگر به بازی و سرگرمی بپردازیم اما در بزرگسالی، بیشتر می‌خواستم تنها باشم چراکه علاقه بسیار زیادی به کتاب خواندن داشتم.

در ادامه این برنامه، ثنا خوانساری کودک حافظ خوان، ابیاتی از غزلیات این شاعر پرآوازه را برای حاضران در جمع قرائت کرد.

انار برایم مفهوم دیگری دارد

در ادامه فریبا متخصص بازیگر سینما نیز درباره چگونگی اجرای آیین شب یلدا در دوران کودکی خود گفت: من تا دوران جوانی در شهر آبادان بودم و در آنجا به صورت معمول و بسیار صمیمی این مراسم برگزار می‌شد.از میان نشانه‌های شب یلدا، انار برایم مفهوم دیگری دارد، چراکه من را به یاد برادرم می‌اندازد که از دنیا رفته است. زمانی که در بیست سالگی به تهران مهاجرت کردم، تا آن موقع شاهد برف نبودم. برای من لمس این اتفاق که مصادف با یلدا رخ داد، غیر قابل باور بود.

وی ادامه داد: یادم می آید همه اعضای فامیل شب یلدا در خانه ما جمع می‌شدند و روزهای بسیار خوبی رقم می‌خورد. من از این محل ؛ موزه سینما خاطره‌ای به یاد ماندنی دارم. زمانی که بیست ساله بودم، در همین باغ فردوس فراخوانی داده بودند و دو هزار نوجوان در این محل گرد هم جمع شدیم و از آن بین، هشتاد نفر انتخاب شدیم و بعد به اداره تئاتر رفتیم و من این حرفه را شروع کردم.

دیوان حافظ آینه زیست انسانی است

در ادامه محمدجعفر محمدزاده، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ادبیات ضمن خواندن ابیاتی از شاهنامه فردوسی، گفت: «یلدا» به معنای تولد است. ما نه برای یک دقیقه تاریکی بیشتر، بلکه برای اینکه فردای یلدا یک دقیقه روشنایی بیشتر وجود دارد این شب را جشن گرفته و گرامی می‌داریم. «ابوریحان» یلدا را تولد نور یا خورشید نامگذاری کرده است و قدمت آن در گاه شمار خورشیدی به ۵۰۰ سال پیش از میلاد می‌رسد.

محمدزاده پیرامون ویژگی‌های شعر حافظ ابراز داشت: راز ماندگاری حافظ چیست که پس از هفتصد سال همچنان همراه زندگی ما است؟ درباره زندگی او اطلاعات دقیقی در دست نیست اما هر چه می‌خواهیم درباره حافظ و پیرامون احوال او بدانیم، در دیوان او موجود است. درباره هیچ شاعری به اندازه حافظ کتاب، شرح و تفسیر نوشته نشده است. از او تنها پانصد غزل و پنج هزار بیت باقی مانده است، درحالی که شعرای مطرح دیگری، تعداد بیشتری از ابیات را از خود برجای گذاشته‌اند. یکی از دلایلی که سبب شده تا همگی ما با حافظ همذات پنداری کنیم، این است که او همچون یک آینه است که هر کس می‌تواند قامت خود را در آن ببیند. دلیل این موضوع ابن است که او در شعر خود به «من‌»های متعددی اشاره دارد.

محمدزاده با اشاره به ویژگی‌هایی که سبب ماندگاری شعر حافظ می‌شود، تاویل پذیری و تحمیل ناپذیری را از جمله این خصایص دانست و افزود: می‌توان برداشت‌هایی مختلفی از این مفاهیم داشت. حافظ بر مبنای فطرت عالم که بر اساس تضاد بنیان گذاشته شده است، به شاعری پرداخته و برای همین هم دیوان او مقبول عالم است. در شعر حافظ افراد مختلفی مد نظر هستند. از جمله پیر دانا و فرزانه. نقطه مقابل این پیر فرزانه، سوفی است که دارای شخصیتی منفی می‌باشد. فرد دیگر، رند است که دارای شخصیتی سیال و شناور بوده و در دیوان حافظ معنایی متفاوت دارد و به معنای انسان درست، وارسته و بریده از تعلقات است که هر کس توانایی شناسایی او را ندارد.

در ادامه سخنانی از میرجلال‌الدین کزازی، شاعر و ادیب شناخته شده درباره عظمت ایران و ادبیات گفتاری زبان فارسی پخش شد.

در ادامه جمعی از کودکان به اجرای دف نوازی پرداختند و سپس فریبا متخصص به نمایندگی از نسل جوان، تفالی به حافظ زد. پس از آن نیز این مراسم با حافظ خوانی کیخسرو دهقانی پیگیری شد و علی جمالی از شاگردان استاد محمد موسوی با نواختن نی او را همراهی کرد.

در بخش پایانی این مراسم محمدجعفر محمد زاده گفت: جان هستی عشق است که در تمام پدیده‌ها حضور داشته و هستی تمام عالم به آن وابسته است. عشق در دیوان حافظ، در معانی مختلف و از جمله هنر به کار رفته است. شاهنامه فردوسی نیز اثری است که برای هزاران سال زنده خواهند ماند و همگی باید قدر آن را بدانیم. ما باید افتخار کنیم که در جهان، صاحب اثری همچون شاهنامه فردوسی هستیم.

بخش پایانی این مراسم در موزه سینمای ایران به اجرای ویدئو مپینگ بر روی این بنای تاریخی با موضوع «شب یلدا» اختصاص داشت.



پنج‌شنبه، 30 آذر 1402 - 00:00